نوشته هاي من

آموزش بر روي عملكرد فرد تأثير خيلي زيادي دارد اما فروش سمعك ويدكس بايد اين نكته را در نظر داشت كه مهارت هاي جديد بعد از كامل شدن مراحل Training (آموزش و تربيت ) در فرد شكل خواهد گرفت .Training براي بيماراني كه سمعك يا كاشت حلزون دارند هم لازم است ولي لزوم آن براي افرادي كه يك وسيله ي كمك لامسه اي دريافت كرده اند خيلي بيشتر حس مي شود. همچنين اين تجهيزات به فرد كم شنوا كمك مي كند تا بتواند صداي گفتاري توليد شده توسط خودش را كنترل كند.به طور خلاصه در اين موارد اديولوژيست بايد مطمئن باشد كه وسيله ي كمك لامسه اي اطلاعاتي را براي فرد فراهم كند كه مكمل لب خواني او بوده و به توليد گفتار او كمك كننده باشد. تجويز يك وسيله ي Tactile بدون Training (به مدت چندين هفته يا چندين ماه ) كارعاقلانه اي نيست . با انجام Training وسايل Tactile مي توانند انتخاب مناسبي براي هر فردي كه هيچ سودي از سمعك نمي برد و انگيزه اي هم براي كاشت حلزون ندارد ويا براي او مناسب نيست باشد.به نظر مي رسد وسايل كمك لامسه اي چندكاناله عملكرد بهتري نسبت به نوع تك كاناله دارند اما آموزش بيشتري را مي طلبند.كنترا انديكاسيون هاي پزشكي تجويز سمعك هر عاملي كه باعث ارجاع بيمار توسط اديولوژيست به پزشك شود ممكن است به طور موقت يا دائمي روند تجويز سمعك را متوقف كند. اين فاكتورها شامل موارد زير است: • كم شنوايي با شروع ناگهاني • كم شنوايي پيشرونده يا سريع • درد گوش • تينيتوس با شروع ناگهاني يا تينيتوس يك طرفه • كم شنوايي يك طرفه ، غير قرينه با منشاء ناشناخته • سرگيجه• سردرد• كم شنوايي انتقالي با هر منشأ احتمالي• اوتيت خارجي يا مياني (مثل عفونت در گوش خارجي يا ترشح ازگوش)• تجمع سروهش به اندازه اي كه بيشتر از 25% مجراي گوش را پركرده باشد (درمقطع عرضي) يا وجود جسم خارجي در كانال گوش• آترزي (فقدان گوش خارجي ) يا دفرميته بودن آن تجويز سمعك بعد از مداخلات پزشكي و باتوجه به تشخيص ، درمان و عواقب آن و نظر پزشك و انگيزه ي خود فرد مي تواند صورت بگيرد.نتيجه:اين فصل شامل مجموعه اي از فاكتورهايي است كه كانديداتوري سمعك را تحت تأثير قرار مي دهند . اگرچه نهايتاً تصميم گيري در مورد اين كه فرد نياز به سمعك دارد يا نه براساس قضاوت اديولوژيست صورت مي گيرد اما تصميم گيري براي پذيرفتن هرگونه تقويت به عهده ي بيمار است .وظيفه ي اديولوژيست اطمينان حاصل كردن از اين است كه بيمار ازتمام فاكتورهاي مربوط به خودش به خوبي مطلع شده است.Heta در سال b 199 بيان كرد عدم پذيرفتن اقدامات توانبخشي حتي با وجود كم شنوايي نبايد به سادگي ناديده گرفته شود.در تعداد بسياري از افراد دچار نقض شنوايي پذيرفتن كم شنوايي مساوي است با تخريب هويت و اين موضوع يك احساس شرم وخجالت به دنبال مقصر دانستن خود در به وجود آمدن مشكلات ارتباطي اطرافيان شان در آن ها ايجاد مي كند.در بسياري ازافراد نقص كردن مشكلات ارتباطي و منزوي شدن نسبت به شناخته شدن به عنوان يك فرد كم شنوا كم تر درد آور است .براي يك اديولوژيست كمك كردن به بيمار براي تغيير دادن اين احساسات خيلي سخت تر از تجويز و تنظيم سمعك است. اما به محض تقاضاي فرد براي اقدامات توانبخشي به راحتي مي توان او را براي پذيرفتن يك راه حل تكنولوژيكي متقاعد كرد.اخيرا چندين سازنده سمعكهاي داراي ميكروفون دايركشنال رابا الگوهاي قطبي فركانسي ويژه،معرفي نموده اند.مثلايك سازنده آنچه راكه مربوط به انشعاب دايركشنال است، ارائه ميدهد:الگوي امني دايركشنال درفركانس هاي پايين والگوي دايركشنال درفركانس هاي بالا.سريديگرمربوط به چندكاناله يا دايركشنال باري ك باند است. يك تحريك محدوده ي فركانسي باريك ناشي ازصفر(خنثي) فقط براي آن محدوده ي فركانسي است،درحالي كه بقيه فركانس ها عمدتا يك الگوي قطبي امني دايركشنال دارد.همراه باتمايل به سمت افزايش تعدادكانالهاي پردازشي،گرايش ديگري به سمت دايركشنالي دركانالها،شكل گرفته است دراين طراحي هيچگونه پردازشكانالي تعريف نشده اي وجود ندارد:يك الگو دوقطبي  براي وقوع درناحيه فركانسي تنها منبع نويزصفرنشان ميدهد به هرحال آن فركانس ممكن است كه وجود داشته باشد دركل بعضي هشدارهادرمورداين مشخصات اندازه گيري مورد توجه قرارگيرد.

منبع :

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/